سرمایه گذاری برای تولید
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
سرمایه گذاری برای تولید
  • //
  • - تعداد بازدید: 55
  • زمان مطالعه : 3 دقیقه

همراه با شهدا/ شهید محمد اسلامی نسب

.

در طی بیش از یک سال گذشته در روزهای
دوشنبه، با شهدای
مجموعه سلامت فارس در
طول سال های دفاع مقدس که در کنار خدمات پشتیبانی در جبهه های حق علیه باطل و خدمت
به رزمندگان غیور میهن در بهداری ها و بیمارستان های صحرایی، شهدای گرانقدری را به
این انقلاب تقدیم کرده اند، آشنا شدیم. از این هفته روزهای دوشنبه نیز بخش «همراه
با شهدا» با معرفی شهدای استان فارس ادامه می یابد که در نخستین بخش، با شهید «محمد
اسلامی نسب» آشنا می شویم.

 




شهید محمد اسلامی نسب



تاریخ و محل ولادت: 28/11/1333- شیراز



تاریخ و محل شهادت: 4/10/1365 عملیات کربلای چهار



مسئولیت: فرمانده گردان امام رضا (ع) لشکر 19 فجر



شهید محمد اسلامی نسب در زمستان سال 1333 در روستای لازنگان از توابع شهرستان
داراب و در یک خانواده مذهبی متولد شد. در 3 سالگی گرد یتیمی بر چهره معصوم او
نشست.



محمد در اوایل انقلاب اسلامی در تظاهرات حضور فعالی داشت و در روز ورود امام
خمینی(ره) به کشور با چندین نفر از جوانان حزب الهی راهی تهران شد و موفق به دیدار
حضرت امام(ره) گردید.



در زمان جنگ افروزی ضد انقلاب در کردستان در تاریخ 4/11/1358 برای مقابله با
گروهک های منافقان، راهی کردستان شد. بعد از اتمام غائله کردستان مدتی در خدمت
شهید بزرگوار حضرت آیت الله دستغیب(ره) بود و بعد از مدتی مسوولیت حفاظت اطلاعات
دادگاه انقلاب اسلامی به او سپرده شد. شهید اسلامی نسب با شروع جنگ تحمیلی راهی
جبهه شد، اما در سال 1364 از ناحیه چشم مصدوم گردید و در عملیات والفجر 8 در حالی
که فرماندهی گردان امام رضا (ع) را بر عهده داشت شدیداً دچار مصدومیت شیمیایی
گردید. او علاقه فراوانی به ائمه اطهار (ع) و به ویژه حضرت زهرا (س) داشت و
سرانجام در عملیات کربلای 4 با رمز یا فاطمه الزهرا (س) به شهادت رسید و سرانجام
پیکر مطهرش در گلزار شهدای شیراز به خاک سپرده شد.





وصیت نامه شهید اسلامی نسب



حالا که وصیت ‌نامه می نویسم بسیار حالت عجیب و
حساسى است. عالم جدایى از بچه و عالم ملحق شدن به محبوب عالم. هجران از بچه‌ هایى
که دیروز وقتى مى ‌خواستم از درب منزل خارج شوم تا درب منزل و حتى بیرون مرا بدرقه
کرده ‌اند و حالات مخصوص از بچه‌ هاى کوچولو مخصوصا زینب مشاهده کردم، چون نمى ‌توانست
حرف بزند، با چشمانش خداحافظى مى ‌کرد. مثل اینکه می دانست دیگر بابایش برنمى ‌گردد.
البته این هجران از فرزند و چیزهاى دیگر براى ما قابل تحمل است و در جهت رضاى
معشوق آسانتر از آب گوارا است. ما هم مثل دیگران احساس داریم و علاقه به فرزند و
مادر و ... ولى وقتى اسلام به میان مى‌ آید همه ‌چیزى حل مى‌شود، وقتى پاى دفاع از
اسلام در میان است باید قید همه ‌چیز را زد. وقتى فرمان رهبر پیش مى‌آید، باید همه
را رها کرد
...

  • گروه خبری : آخرین اخبار,اخبار وب دا
  • کد خبری : 42258
کلیدواژه
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

نظرات

0 نظر برای این مطلب وجود دارد

نظر دهید

تنظیمات قالب